قابوس ملقب به شمس المعالی چهارمین پادشاه زیاریان بود، وی پسر کوچکتر وشمگیر بود و پدربزرگش زیار از اهالی گیلان خود را از خاندان ارغش معرفی می کرد که در زمان کیخسرو حاکم گیلان بوده است همچنین از طرف دیگر وردان شاه گیلانی را جد زیار میدانند، همسر زیار دختر تیرداد بود و برادر زن زیار هروسندان حاکم وقت پادشاهی گیل بوده است. مادر قابوس نیز ازنسل اسپهبدان باوندیان بود و اسپهبد رستم بن شروین دایی او بود.وی بین سالهای ۳۵۶ تا ۳۷۷ شمسی دو دوره به قدرت رسید، او فاصله بین این دو حکومت را از دست سلطان محمود غزنوی میگریخت و مدتی به درگاه شیخ الرئیس ابو علی سینا پناه برده بود
او پادشاهی عادل بود که از طبع شعر و فضیلت بهره میبرد(در اواخر عمر خشن و بی رحم شده بود که همین امر موجب نارضایتی هایی در اطرافیانش شد که بعدها زمینه قتلش را فراهم نمود)
او در زمستان سال ۳۹۲ شمسی بوسیله اطرافیان پسرش منوچهر(بدون اطلاع منوچهر)به قتل رسید
آرامگاه وی در برج گنبد قابوس است که در زمان حیاتش دستور ساختش را داده بود
چند اثر از ایشان:
کار جهان سراسر آز است یا نیاز من پیش دل نیارم آز و نیاز را من هشت چیز را ز جهان برگزیده ام تا هم بدان گذارم عمر دراز را میدان و کوی و بار گه ورزم و بزم را اسب و صلاح و وجود و دعا و نماز را
منابع:
عوفی (۱) ۲۹
زنوزی.ر روضه پنجم(۲) ۹۰۳
هدایت.م(۱) ۵۲ و ۴۷۹
سامی(۵)۳۴۹۰
براون (۱) ۶۸۱
فروزانفر.سل(۲) ۲۲
صبا ۵۴۳
مشار(۴) ۸۶۶
اسماعیل(۱) ۸۲۵
بزرگ(۹)سه ۸۵۹
تاریخ ۳۷