لیلا خانوم معروف به لیلا رشتی دختر موسی متخلص به بهشتی و ام الکلثوم خانوم و خواهر میرزا باقر بصار می باشد که به سال ۱۲۴۳ شمسی متولد شد
سواد خواندن و نوشتن را از خانواده خود آموخت چهار برادر داشت که سه نفر از آنها حاجی میرزا علی که برادر بزرگ تر بود و میرزا علی اصغر و نیز میرزا باقر نیز به فرقه بهایی گرایش داشتند
از طرف رئیس بهائیان طوقی مرصع به جواهر برای لیلا خانوم ارسال شد که چهارهزار تومان ارزش داشت والی گیلان عبدالله خان چون این خبر را شنید به طمع گرفتن و تصاحب آن گردنبند او و مادرش را در زمانی که جناب عندلیب و برادرش بصار و دیگران در زندان والی بودند بارها به محکمه کشید و مورد بازجویی و آزار و اذیت قرار داد چند سال بعد با ملا یوسف علی رشتی ازدواج نمود و صاحب پسری با نام میرزا جلال شد که در انقلاب خوقند (( از نواحی فرغانه روسیه )) در جلوی چشمانش جان باخت
لیلا خانوم در سال ۱۳۰۹ شمسی در بابل چشم از دنیا فروبست
چند اثر از ایشان:
ساقیا جام ، پرز صهبا کن عاشقان را ز باده ، احیاکن دل دیوانگان ، زغم بزدای دوستان را ز مهر ، شیدا کن حشر و نشری در این جهان افکن عالمی پر ز شور و غوغا کن ساز دیوانه ، جمله عاقل را عاقلان را به عشق ، رسواكن جاهلان تا شوند خاکستر دهر را همچو طور سینا کن عالیان را ، مقام سفلی بخش سفليان را ز شوق ، اعلی کن نار غم ، بر دل خسان افکن خاک بر فرق اهل دنیا کن شمه ای زان کلام شورانگیز بانشاط و سرور ، انشا کن شو به بام سپهر مینایی این ندا ، تا به عرش اعلی کن ذات غیب از سرادق مستور به قميص صفات ، کرد ظهور **************************** دردم از حد گذشته و درمانم آرزوست جانم بلب رسیده و جانانم آرزوست ای آفتاب عهد به جانم دمی بتاب کانوار ان جمال درخشانم آرزوست افتاده ام چو ماهی غلتان بخاک دشت احسان تو چو قلزم غمانم آرزوست این مرغ پرشکسته بود در قفس اسیر بال و جناح مرغ سلیمانم آرزوست تایید استقامت و توفیق بندگی ازجان براه خدمت یارانم آرزوست جانم ملول گشت ز بی حاصلی عمر عمر بقا ز حضرت سبحانم آرزوست گرچه معطر است ز بویت مشام جان یک نفحه باز زان گل و ریحانم آرزوست هرجا شدم نبود یکی گوش حق نیوش زان مردمان داعیه آذانم آرزوست لیلا همی سراید این نکته با نیاز قرب و رضای حضرت یزدانم آرزوست
منابع:
ت.ب (۳) ۳۱۱
گ.ف ۶۵