نورا رفع معینی لنگرودی ( سیاره )

ایشان بسال ۱۲۹۳ شمسی چشم به جهان گشودند.در مورد این بانوی شاعر هنوز اطلاعات بیشتری بدست ما نرسیده است بدیهی است به محض دریافت هرگونه اطلاعات در مورد زندگی شخصی و ادبی ایشان این صفحه بروزرسانی خواهد شد

چند اثر از ایشان

 جهان ، روزی به کام این دل شیدا نمی گردد
  زبهرهیچکس ، یا از برای ما نمی گردد؟
  گمان بردم که من دلگیرم از گردون ، ولی دیدم
  کسی راضی زچرخ واژگون پیدا نمی گردد
  زنیرنگ سپهردون ، شدم سرگشته چون مجنون
  چرا برکام ارباب وفا ، دنیا نمی گردد 
 دل عاشق ، بجز راه دلارامش نمی پوید
  که غیر از سرزمین عشق در هر جا نمی گردد
  بشو وارسته درراه قدم پردازی هستی 
 که باب دل ، بروی خودپرستان ، وا نمی گردد
  بدور چرخ اگر ناکامی وگرکام ، دلشادم
 که بريك محور این گردون پابرجا نمی گردد
 شود کرباست ازجهد اطلس ودیبا ، نگودیگر 
 به رنج و سعی کرباس اطلس و دیبا نمی گردد 
 بکُن امروز ، جان « ستاره » ، قربان در ره جانان 
 که هرگز عاشق صادق ، پی فردا نمی گردد
  
 ****************،، 
  
  
 متولی ، بنگر کاین همه راه آمده ام
  در مسجد بگشا ، غرق گناه آمدهام 
 صبح زود است وهوا سردو من بی سروپا
  به امیدرکرم ولطف الله آمده ام
 به من ای خانه خدا ، بهرخدا رحم نما
 که من غمزده باحال تباه آمده ام
  به خدا در دل من غير خدا نیست که نیست 
 من به امید شما ، اینهمه راه آمده ام
 ای که در سینه بی کینه من جاداری
  من نیم جاه طلب ، نزپی جاه آمده ام 
 عشق من ، کعبه من ، قبله من ، سوی تو ، من
 با دوصد شاهد وتصديق وگواه آمده ام
  آمدم تا به ارادت بنهم سربه سجود 
 بادل روشن و با روی سیاه آمده ام 
 آمدم تا بکشی دست محبت به سرم 
 من در اینجا نه پی تاج و کلاه آمده ام 
 آمدم عرضه کنم حال پریشانی خویش 
 که گدایم به در خانه شاه آمده ام
  نه پناهی ونه پشتی ، نه مرا دادرسی
  من سرگشته در اینجا به پناه آمده ام 
 گفت « سیّاره » که شب بود و خطرازپی و من
  گم نکردم ره و در پرتوماه آمده ام 

منابع:

غ.م۲۴۴

س.نابینا (۲) ۳۶۸